در دنیای امروز، تکنولوژی ارتباطات به عنوان محور اصلی تحولات و پیشرفتها در حوزه کسب و کار شناخته میشود. با ظهور این تکنولوژیها، فرایند ارتباطی و تبادل اطلاعات بین افراد و سازمانها به یک سطح جدید ارتقا یافته و منجر به ایجاد شبکههای ارتباطات پویا و پیچیده شده است. این تحولات، به شرکتها این امکان را میدهد که بهبودهای عظیمی در ساختارها، فرآیندها و مدلهای کسب و کار خود اعمال کنند.
با گذشت زمان، مفهوم مدل کسب و کار نیز با توجه به این تحولات، تغییرات زیادی را تجربه کرده و به یک مفهوم چند بُعدی و پویا تبدیل شده است. در این سیاق، تعامل مستمر با فناوری ارتباطات و استفاده بهینه از این ابزارها برای ارتقاء فرآیندها، بهرهوری و ارزش افزوده، امری حیاتی برای شرکتهاست.
در این مقاله، قصد داریم به بررسی عمیقتر مفهوم مدل کسب و کار در مشهد پرداخته و الگوهای طراحی مدل کسب و کار از دیدگاه صاحب نظران مورد بررسی قرار دهیم. با توجه به تغییرات رو به رشد تکنولوژی، ما به سراغ ارائه نقدها، پیشنهادات، و دیدگاههای افراد متخصص در این زمینه میرویم تا بهترین راهکارها و الگوهای ممکن را برای تدوین مدل کسب و کارهای آینده شناسایی کنیم.
در نهایت، ما به بررسی تأثیرات تغییرات فناوری و بازار بر مدلهای کسب و کار میپردازیم و نحوه تطابق شرکتها با این تحولات را برای دستیابی به بهترین عملکرد ممکن مورد بحث قرار میدهیم.
تعریف دقیق مدل کسب و کار در مشهد
مدل کسب و کار به یک چارچوب کلی اطلاق میشود که نحوه عملکرد یک شرکت یا سازمان را به دقت توضیح میدهد. در این چارچوب، جنبههای مختلفی از فعالیتها مانند انتخاب مشتریان، انجام وظایف و برونسپاری، ترکیب منابع، حضور در بازار، ایجاد جاذبه برای مشتریان و به دست آوردن سود را شامل میشود. در دیدگاه دیگر، مدل کسب و کار به عنوان منطق یک سیستم کسب و کار در ایجاد ارزش توصیف میشود که پشت سر فرآیندهای واقعی شرکت جای میگیرد.
برخی از افراد مدل کسب و کار را به عنوان یک شبکه از شرکتها توصیف میکنند که هدف آنها ایجاد ارزش از طریق بهرهمندی از فرصتهای فناورانه است. به دلیل تفاوتها در موارد فنی، کاربری، سازمانی و نیازمندیهای مالی، این شبکه باید با یکدیگر هماهنگ و تطبیق یابد. مدلهای کسب و کار موفق با ایجاد منطقهای نوآورانه، قابلیتهای فنی را با ارزشهای واقعی اقتصادی ارتباط میدهند. مدل کسب و کار نشاندهنده فرضیات مدیریت درباره نیازهای مشتریان، چگونگی تأمین این نیازها و چگونگی بهترین ارائه این خدمات به مشتریان میباشد.
تاریخچه طراحی مدل کسب و کار در مشهد
طراحی مدل کسب و کار در مشهد با توجه به اطلاعات موجود در پایگاه داده ادبیات سراسر جهان (EBSCO) آغاز به کار در دهه ۱۹۶۰ داشته است. اصطلاح “مدل کسب و کار” ابتدا در زمینه بازیهای کسب و کار و در آموزشهای مدیریت به کار گرفته شد. در سال ۱۹۶۱، «آلفرد چندلر» در گزارش “استراتژی و ساختار” به تفصیل به تغییرات سریع و رشد شرکتهای صنعتی جدید پرداخت و به بررسی چگونگی مواجهه با چالشهای مختلف ناشی از تغییرات محیطی یا داخلی شرکت پرداخت.
سپس، اندیگوس آنسف نیز با توجه به ایدههای جالب «آلفرد چندلر»، در کتاب “استراتژی سازمان” به بررسی عمیقتر این مسائل پرداخت و چارچوبی ارائه داد تا شرکتها بتوانند به چالشهای مختلف بازار و محیط کسب و کار پاسخ دهند.
در سال ۱۹۷۱، آندروس در کتاب “شرکت و استراتژی شرکت” تفاوت بین استراتژی کسب و کار و استراتژی شرکت را به بررسی عمیق پرداخت و استراتژی کسب و کار را به عنوان انتخاب بازار محصول توسط بخش مشخصی از شرکت تعریف کرد. این مفهوم بعداً به عنوان مبنایی برای توسعه و بهبود مفهوم مدل کسب و کار مطرح شد.
در اواخر دهه ۱۹۹۰ و اوایل دهه ۲۰۰۰، نویسندگانی همچون «پائول تایمرز» با مقاله “مدلهای کسب و کار برای تجارت الکترونیک”، به توسعه این مفهوم در حوزه تجارت الکترونیک پرداختند. این تحولات تاکید بیشتری بر تجزیه و تحلیل عناصر تشکیلدهنده مدلهای کسب و کار، تحقیقات در صنایع خاص، و تدوین مدلهای مرجع و متا مدلها داشت.
در دهههای اخیر، با پیشرفتهای تکنولوژی، مدلهای کسب و کار باید با توجه به نیازها و فرصتهای فناورانه بهبود یابند. تحقیقات جدید نیز نشان میدهد که مدلهای کسب و کار میتوانند با بهرهگیری از نوآوریها، به تغییر و اصلاح پذیری مناسبی دست یابند. این تحولات نشاندهنده اهمیت فرآیند نوآوری و تطابق با تحولات تکنولوژیکی در تکامل مدلهای کسب و کار میباشد.
تعریف کسب و کار و تجارت در مشهد
کسب و کار در مشهد به تمام فعالیتهایی اشاره دارد که یک شرکت یا سازمان به منظور تولید و فروش کالاها و خدمات انجام میدهد. این فعالیتها به مسائل تجاری محدود نمیشوند و شامل جوانبی چون ارتباط با مشتریان و مدیریت منابع انسانی، تولید و تدارکات نیز میشوند. کسب و کار به هر نوع فعالیتی اشاره دارد که به تولید و ارائه کالاها یا خدمات در حوزههای مالی، صنعتی و تجاری میپردازد.
این فعالیتها شامل خرید و فروش محصولات و خدمات است و همچنین فعالیتهای بازاریابی و ارائه سرویسهای پس از فروش نیز جزء تجارت محسوب میشوند. تجارت به عنوان یک زیرمجموعه مهم از کسب و کار مطرح میشود و تأکید بر ارتباط بین فعالیتهای تجاری و سایر جنبههای کسب و کار مهم است.
تعریف مدل چیست؟
مدل یک نمایش ساده از یک واقعیت یا فرآیند پیچیده است. به عبارت دیگر، مدل یک ساختار یا توضیحی است که به واقعیت یا فرآیندی پیچیده اشاره دارد و آن را به صورت سادهتر و قابل فهم تر نشان میدهد.
شناخت مفهومی مدل های کسب و کار در مشهد چگونه است؟
شناخت مفهومی مدلهای کسب و کار به این معناست که مدل کسب و کار در مشهد به عنوان یک روش محسوب میشود که یک شبکه از شرکتها از طریق آن و با بهرهگیری از فرصتهای حاصل از فناوری، به ایجاد و تسخیر ارزش میپردازند.
مدلهای کسب و کار موفق با ایجاد منطقهای نوآورانه، تواناییهای فنی را با ارزشهای واقعی اقتصادی مرتبط میکنند. این مدل به عنوان یک توضیحدهنده در منطقه سیستم کسب و کار معرفی میشود که پشت سر فرآیندهای واقعی شرکت قرار دارد. داستانی که چگونگی عملکرد یک شرکت را شرح میدهد، به عنوان مدل کسب و کار شناخته میشود.
مدل کسب و کار به عنوان یک ابزار مفهومی عمل میکند که روابط و نقشههای مصرفکنندگان، مشتریان، شرکاء، و تامینکنندگان را توضیح میدهد و به شناخت جریان محصولات، اطلاعات، پول، و منافع اصلی کمک میکند. این مدل توضیحی است برای شرکت معماری و شبکه همکاران که در ایجاد ارزش، بازاریابی، و تحویل این ارزش، همکاری میکنند و سرمایهگذاری و تولید درآمد و سود را انجام میدهند.
مدل های کسب و کار الکترونیک و دیجیتال چگونه است؟
مدلهای کسب و کار الکترونیک و دیجیتال به توضیح ساختار چیدمان فعالیتهای یک سازمان برای انجام کسب و کار با تمرکز بر تجارت الکترونیک گفته میشود. این مدلها عمدتاً سه جزء اصلی : معماری جریان محصولات، خدمات و اطلاعات، تولید ارزش، و منابع درآمد را شامل میشوند. مدل کسب و کار الکترونیک، یک چیدمان کلی دربارهی نحوه همکاری سازمانها در یک شبکه برای بهرهمندی از ارزشیابی نوآوریهای تکنولوژیکی را ارائه می دهد.
مدل درآمدی چیست؟
مدل درآمدی به روشهای خاصی گفته میشود که منجر به تولید درآمد میشوند. این مدل عمدتاً شامل سه بخش ارزشسازی، اختصاصدهی، و سهمبندی میباشد.
مفهوم ارزش سازی چیست؟
در این بخش، تعیین قیمت بسیار حائز اهمیت است. برای تطابق با محیط رقابتی و تقاضا، قیمتهای پایه باید تنظیم شوند. در محیطهای رقابتی، هزینه متغیر به عنوان اصلی و تعیینکننده در قیمتگذاری محسوب میشود. اگر قیمت در محیط رقابتی موجب تسلط بر بازار شود، استراتژی قیمتگذاری بر اساس حجم باید بهکار گرفته شود.
هدف اصلی قیمتگذاری، دستیابی به سهم مشخصی از بازار از یک سو و مبتنی شدن قیمت بر اساس تخمینهای صورت گرفته از تقاضا از سوی دیگر است. قیمتگذاری اولیه باید برای کسب سهمی از بازار و پاسخگویی به رقبا تنظیم شود.
تعریف اختصاص سازی چیست؟
اختصاصسازی به تعیین انتظارات مشتریان از محصول و روش تسخیر ارزش اشاره دارد. این فرآیند با در نظر گرفتن حساسیت مشتریان به قیمتها که متنوع است و به اهمیت و کیفیت محصول بستگی دارد، انجام میشود. در اختصاصسازی، قیمتگذاری به صورت پویا (قیمتگذاری اختصاصی) انجام میشود که به معنای تعیین یک نوع قیمت برای هر مشتری یا گروهی از مشتریان است. همچنین، میتواند شامل گروهبندی محصولات تکمیلی به همراه محصول اصلی باشد.
سهم بندی چگونه انجام می شود؟
سهمبندی به فرآیند تعیین و تخصیص منابع مالی و فعالیتها درون یک صنعت یا بازار مشخص اشاره دارد. این فرآیند به توزیع نسبتی منابع میان اعضای بازار یا صنعت بر اساس نقش و تأثیر هر یک از آنها در کل بازار یا صنعت میپردازد. در واقع، سهمبندی نشاندهنده توزیع بهتر و مناسب منابع و توانمندیها جهت بهرهوری بیشتر از بازار و رقابت بهتر در مقایسه با رقبا است.
در این فرآیند، ابتدا عوامل مؤثر در بازار یا صنعت مشخص میشوند. این عوامل ممکن است شامل شرکتها، محصولات، خدمات، ویژگیها یا هر عامل دیگری باشند که در رقابت با یکدیگر قرار دارند. سپس، تخصیص منابع به هرکدام از این عوامل بر اساس ارزش و تأثیر آنها در بازار یا صنعت انجام میشود. اعضا با دریافت سهمی از منابع، توانایی بیشتری در رقابت با دیگران پیدا میکنند و این فرآیند به بهبود عملکرد و بهرهوری آنها منجر میشود.
سهمبندی میتواند بر اساس معیارهای مختلفی انجام شود، از جمله حجم فروش، نقدینگی، تکنولوژی، نوآوری، ویژگیهای محصولات، و … باشد. این فرآیند به شرکتها کمک میکند تا بهترین استراتژیها و راهبردها را برای جلب مشتریان و حفظ یا افزایش سهم بازار خود انتخاب کنند.
جایگاه مدل کسب و کار در سازمان کجاست؟
برای درک بهتر مدل کسب و کار و جایگاه آن، شناخت جایگاه مدل کسب و کار در سازمانها امر ضروری است. همانطور که قبلاً توضیح داده شد، مدل کسب و کار منطق کسب درآمد توسط شرکت را به صورت سیستمهای اطلاعاتی، فرآیندها، استراتژیها، و مدلهای کسب و کار بیان میکند. این مفهومی است که ارتباط بین استراتژی، فناوری اطلاعات و ارتباطات، و کسب و کار سازمان را برقرار میکند.
رابطه مدل کسب و کار با استراتژی کسب و کار چیست؟
بر اساس نظریه “سدون و لوئیس”، استراتژیها نشاندهنده جهتگیری اساسی شرکتها در دنیای واقعی هستند، در حالیکه مدلهای کسب و کار به عنوان انتزاعهایی از استراتژیهای واقعی شرکتها میتوانند مطرح شوند. استراتژیها تعیین کننده مسیر و هدفهای شرکت در بازار را نشان میدهند، در حالیکه مدل کسب و کار به تفصیل روشها و عملکردهای مختلف شرکت در اجرای استراتژیها را تشریح میکند. به عبارت دیگر، استراتژی به شرکت میگوید “چرا” و “کجا” باید حرکت کند، در حالیکه مدل کسب و کار توضیح میدهد “چگونه” این حرکت انجام میشود.
به نظر “زوتا و آمیت”، مدل کسب و کار نشاندهندهٔ این است که شرکت چگونه با سهامداران خارجی مرتبط میشود و چگونه با آنها همکاری میکند. از سوی دیگر، استراتژی کسب و کار به شرکت کمک میکند تا به چگونگی دستیابی به مزیت رقابتی و حفظ آن در بازار تمرکز کند. در این راستا، استراتژی و مدل کسب و کار دو مفهوم متفاوت هستند اما به یکدیگر وابسته و تکمیلکنندهاند.
رابطه مدل کسب و کار در مشهد با استراتژی و فرآیند کسب و کار
محققان معتقدند که مدل کسب و کار نقشی حیاتی در ارتباط میان استراتژی کسب و کار و فرآیندهای کسب و کار دارد. به عبارت دیگر، مدل کسب و کار میتواند به عنوان یک واسطه موثر عمل کند که به پلانها و استراتژیهای تدوین شده توسط شرکت کمک میکند تا به فرآیندهای اجرایی مناسبی تبدیل شوند.
هدف اصلی مدل کسب و کار پر کردن فاصله میان استراتژی و فرآیندهای کسب و کار است. این به این معناست که مدل کسب و کار به شرکت کمک میکند تا استراتژیهایی که تدوین کرده است را در فعالیتها و عملیات روزمرهاش اعمال کند. این تعامل بین استراتژی، مدل کسب و کار، و فرآیندهای کسب و کار باعث میشود که که شرکت بتواند به بهترین شکل ممکن به اهداف تعیین شده خود دست یابد.
بیشتر از پیش، مفهوم مدل کسب و کار در حوزههای فناوری مورد توجه قرار گرفته است و از آن برای توضیح چگونگی هدایت کسب و کار در زمینههای فناورانه استفاده شده است. افزایش استفاده از این واژه نشاندهنده اهمیت آن در توسعه و مدیریت کسب و کارهای فناورانه، به ویژه در حوزه فناوری ارتباطات و اطلاعات و ارتباطات از راه دور افزایش یافته است.
به طور کلی، این تحقیقات نشان میدهد که مدل کسب و کار در مشهد نقش مهمی در تعامل بین استراتژی کسب و کار و فرآیندهای کسب و کار ایفا میکند و از این رو، مطالعه و توسعه مفاهیم مدل کسب و کار به عنوان یک ابزار اساسی برای مدیریت و بهبود عملکرد کسب و کارها توصیه میشود.
ایجاد درک و فهم مشترک در مدل کسب و کار در مشهد
استفاده از مدل کسب و کار در مشهد، تدابیری را برای ایجاد درک مشترک از منطق کسب و کار شرکت ارائه می دهد. این تدابیر شامل موارد زیر میشوند:
تسخیر (گرفتن) : استفاده از یک زبان مشترک برای فراهم آوردن فرصتی است که عقاید و ذهنیتهای سهامداران و کارکنان شرکت به یکدیگر نزدیک شوند. این فرآیند باعث میشود که همه با رویکرد یکسانی به منطق و فرآیندهای کسب و کار نگاه کنند.
به تصویر کشیدن: با توجه به محدودیت توانایی انسان در پردازش اطلاعات پیچیده، تصویرسازی اطلاعات کمک میکند تا پیچیدگی را بهبود بخشیده و اطلاعات به شکل گرافیکی بازنمایی شوند. استفاده از یک انتولوژی مناسب نیز فرایند طراحی مدل کسب و کار در مشهد را سادهتر میکند.
فهمیدن: در دنیای امروز، مدلهای کسب و کار، به ویژه در زمینه کسب و کار الکترونیکی و فناوری اطلاعات، پیچیدهتر شدهاند. ارتباطات میان عناصر مختلف این مدلها و عوامل موفقیت گاهاً دشوار است. مدلسازی سیستمهای اجتماعی میتواند به شناسایی و درک ارتباطات در یک حوزه مشخص کمک کرده و با تصویر کشیدن، درک این مدلها را تسهیل نماید.
ارتباط برقرار نمودن : فرآیند فرموله کردن منطق کسب و کار و بیان آن به صورت ملموس، مدیران را قادر میسازد با استفاده از یک زبان مشترک، با سایر اعضای سازمان از جمله سهامداران ارتباط برقرار کنند و افکار و برداشتهای خود را به تعامل بگذارند. این ارتباطات موثر بهبود میبخشد و کمک میکند تا همه به یکنواختی درک کسب و کار را داشته باشند.
تجزیه و تحلیل در مدل کسب و کار
دومین حوزه ای که اتخاذ مدل کسب و کار در مشهد می تواند در آن تاثیر داشته باشد، تجزیه و تحلیل منطق کسب و کار شرکت از طریق اندازهگیری، مشاهده، و مقایسه است.
اندازه گیری: استفاده از مدل کسب و کار، به تدوین شاخصهایی که روند بهبود مدیریت را نمایان میسازند، کمک میکند. این مدل، مشابه رویکرد کارت امتیازی متوازن، حوزههایی که باید نظارت شوند را مشخص میکند. البته تعیین این شاخصها در کسب و کار الکترونیک هنوز موضوع بحرانی است.
مشاهده : منطق کسب و کار هر شرکت با گذر زمان و تحت فشارهای داخلی و خارجی تغییر میکند. به همین دلیل داشتن رویکردی چون مدل کسب و کار، به درک بهتر از مسائلی که در طی زمان دگرگون میشوند، کمک میکند. مقایسه نیز مشابه مشاهده، به شرکتها این امکان را میدهد تا مدلهای کسب و کار خود را با دیگر شرکتها مقایسه کنند.
بر این اساس، مقایسه مدل کسب و کار با شرکتهای هم صنعت یا حتی حوزههای متفاوت، فرصت به دست آوردن اطلاعات جدید را فراهم میکند. این اطلاعات، با تقویت نقاط قوت و ضعف مدل کسب و کار، امکان نوآوری در این حوزه را فراهم میکند.
اداره نمودن در مدل کسب و کار
سومین حوزهای که مدل کسب و کار میتواند به شرکتها در آن کمک کند، بهبود مدیریت منطق کسب و کار شرکت است. به عبارت دیگر، مدل کسب و کار میتواند در بهبود، طراحی، برنامهریزی، تغییر، و پیادهسازی منطق کسب و کار شرکتها کمک کند. این حوزه شامل ایجاد طرحها و بهبود فرآیندهای منطقی است که به شرکت کمک میکند از نقاط ضعف خود آگاه شده و بهبودهای لازم را در ساختار کلان و فرآیندهای مدیریتی اعمال کند.
طراحی: اتخاذ مدل کسب و کار منسجم و بازترکیبی از عناصر مختلف، چالشهایی را ایجاد میکند. مدلهای کسب و کار امروزه بسیار پیچیده هستند و موفقیت آنها به تعامل مؤثر بین عناصر آنها بستگی دارد. این وضعیت بهویژه در حوزه کسب و کارهای الکترونیک، که انواع مختلف مدلهای کسب و کار را دربرمیگیرد، بیشتر مشهود است. داشتن یک انتولوژی مدل کسب و کار با بلوکهای اصلی و ارتباطات معین، فرآیند طراحی مدل کسب و کار در مشهد را سادهتر میکند.
برنامهریزی، تغییر و پیادهسازی: مدل کسب و کار به شرکتها کمک میکند تا بهبود، تغییر، و پیادهسازی منطق کسب و کار خود را بهبود بخشند. داشتن یک مدل کسب و کار فرآیند تصمیمگیری را تسهیل کرده و شرکت را قادر به واکنش سریع به تغییرات محیطی میسازد.
این موضوع امکان پاسخگویی به پویاییها و نیازهای متغیر محیطی را فراهم میآورد. برنامهریزی، تغییر و پیادهسازی منطق کسب و کار بهواسطه داشتن یک مدل کسب و کار، شرکت را قادر میسازد تا با سریع به تغییرات مدل و منطق اصلی کسب و کار خود پاسخ دهد و در نهایت سودآوری خود را حفظ کند.
واکنش نشان دادن درک درست: واکنش نشان دادن درک صحیح از مدل کسب و کار توسط مدیران، باعث میشود تا آنها بتوانند به فشارهای خارجی که به طور مرتب اتفاق میافتد، به طریقی مناسب و سریع واکنش نشان دهند (تعاملی). بر اساس نظر “پترویک و کیت”، در صورتی که یک مدل کسب و کار وجود داشته باشد، طراحان مدل به راحتی میتوانند عناصر آن را اصلاح کنند. این اقدام، بدون شک، برای بقاء در یک محیط رقابتی و پویا که چشماندازها نیز در حال تغییر است، بسیار ضروری است.
هماهنگ کنندگی در مدل کسب و کار
در مدل کسب و کار متحدکننده استراتژی، تکنولوژی و ساختار کسب و کار سازمان است. وقتی که مدل کسب و کار به طور کامل توضیح داده میشود، اعضای سازمان قادر خواهند بود تا درک درستی از فعالیتها و پیشتازیهای سازمان پیدا کنند. مدل کسب و کار میتواند استراتژیهای سازمانی و کسب و کار را به درستی شفاف کند و نقشی هماهنگکننده در این فرآیندها ایفا کند.
بهبود تصمیم گیری در مدل کسب و کار
بهبود تصمیمگیری در مدل کسب و کار داشتن مدل کسب و کار موجب افزایش درک از منطق کسب و کار شرکت میشود. این مدلها میتوانند به عنوان یک واحد کسب و کار مفید شناخته شوند که با تعریف معیارهای خاص، قابل مشاهده و تحلیل هستند. این نقطه نظرها به تصمیمگیرندگان کمک میکنند تا آگاهی بیشتری پیدا کنند و در نتیجه، تصمیمگیری بهبود یابد. به علاوه، مدلهای کسب و کار میتوانند زمینه را برای تصمیمگیری استراتژیک فراهم سازند.
ارائه چشم اندازی روشن در مدل کسب و کار
از طریق استفاده از پورتفولیوی مدلهای کسب و کار و شبیهسازی آنها، امکان افزایش خلاقیت و نوآوری در شرکت وجود دارد و شرکت را برای مواجهه با آینده آمادهتر میکند.
نوآوری: به همان شکلی که فرضیه نقش مدل کسب و کار در بهرهبرداری بهتر از تغییرات با افزایش توانایی و قابلیتها در واکنش نشان داده شده است، رویکرد مفهومی و ماژولار به پرورش نوآوری کمک میکند.
در واقع، داشتن مجموعه مشخصی از عناصر و بلوکهای زیرساختی و ارتباطات بین آنها مشابه این است که یک جعبه الگو در اختیار طراح مدل کسب و کار قرار داده شود، تا او بتواند با استفاده از تخیل و بازی با این الگوها، بلوکها را با شکلهای مختلف ترکیب کرده و مجموعه کاملی از مدلهای کسب و کار را تدوین کند. به عبارت دیگر، آمیت و زوت اینکه مدل کسب و کار را بهعنوان کانون نوآوری معرفی کردهاند، نشان از اهمیت و جایگاه بالای این مدل در تحقق نوآوری دارد.
چرا باید پورتفولیویی از مدل های کسب و کار ایجاد کنیم؟
به تبع تئوری تکاملی آلن، ایجاد پورتفولیوی از مدلهای کسب و کار میتواند شرکتها را به آینده آماده کند. اساس این نظریه در افزودن تنوع به محیط داخلی شرکت است. این نظریه معتقد است که یک استراتژی تکاملی برای حفظ و موفقیت نیاز به تنوع در محیط داخلی شرکت دارد. به عبارت دیگر، داشتن پورتفولیوی از مدلهای کسب و کار به شرکت این امکان را میدهد تا با تغییرات غیر قابل پیشبینی محیطی مواجه شود.
این شبیهسازی و آزمایش مدلهای کسب و کار، آرزوی هر مدیری است. اگرچه با شبیهسازی نمیتوان آینده را پیشبینی کرد، ولی با سهولت میتوان بدون به خطر انداختن سازمان، ریسکها را تجربه نمود. با انجام شبیهسازی و آزمایش مدلهای کسب و کار احتمالی، مدیران بهتر میتوانند برای آینده آماده شوند.
ثبت تجاری در مدل کسب و کار در مشهد
در حال حاضر، اهمیت ثبت تجاری شرکتها و کسب و کارها به ویژه در حوزه کسب و کار الکترونیک بیش از پیش مشهود است. به عبارت دیگر، شرکتها، به ویژه کسب و کارهای فعال در دنیای الکترونیک، به دنبال ثبت تجاری برای مدل کسب و کار خود هستند. این ثبت تجاری جنبههای مختلفی از مدل کسب و کار را در بر میگیرد تا این شرکتها بتوانند در مقابل خطرات و چالشهای مختلف حفاظت کنند. بنابراین، مدلهای کسب و کار در حوزه حقوقی نقش بسیار مهمی را ایفا کنند.
مدل کسب و کار در مشهد به عنوان یک ساختار جامع برای توصیف نحوه عملکرد یک شرکت و تحویل ارزش به مشتریان و سایر شرکای تجاری، از دیدگاه مختلفی مورد بررسی قرار گرفته است.
عناصر اصلی مدل های کسب و کار در مشهد
در این بخش، به شناسایی عناصر مختلف مدل کسب و کار در مشهد از دیدگاه صاحب نظران مختلف پرداخته میشود.
عناصر مدل کسب و کار از دیدگاه استوروالدر
عناصر مدل کسب و کار از دیدگاه استوروالدر عناصر مدل کسب و کار شامل چهار بخش: محصول، اینترفیس مشتری، مدیریت زیرساختار، و منابع مالی هستند. برای هر یک از این عناصر، اجزای مختلفی تشکیل دهنده آنها وجود دارد. بخش محصول شامل ارزش ارائه شده به مشتریان است. اینترفیس مشتری شامل شناسایی مشتریان هدف، کانالهای توزیع، و روابط با مشتریان میشود. مدیریت زیرساختار شامل پیکربندی ارزش، قابلیت و توانایی، و همکاری به منظور ایجاد ارزش بیشتر میباشد. در نهایت، منابع مالی شامل ساختار هزینه و مدل درآمد میباشد.
عناصر مدل کسب و کار از دیدگاه مهدوان
از دیدگاه مهدوان، مدل کسب و کار از سه عنصر اصلی تشکیل شده است. ارزش به عنوان اولین عنصر مطرح میشود که جریان ارزش به شرکای کسب و کار و مشتریان ارائه میشود. عنصر دوم درآمد میباشد و شامل طرح کسب درآمدی مطمئن برای دستاندرکاران کسب و کار است. در نهایت، عنصر پشتیبانی که مسائل مختلف مربوط به طراحی زنجیره تأمین کسب و کار را پوشش میدهد.
عناصر مدل کسب و کار از دیدگاه آفوا و توکی
آفوا و توکی از دیدگاه خود به شش عنصر اصلی در مدل کسب و کار اشاره کردهاند. این عناصر شامل ارزش مشتری، محدوده قیمتگذاری، منبع درآمد، فعالیتهای مرتبط، پیادهسازی، و قابلیتها و قابلیت هستند. آنها معتقدند که مدل کسب و کار باید توانایی پاسخ به سوالاتی از قبیل نوع ارزش ارائه شده به مشتریان، قیمت ارزش ارائه شده، استراتژیها برای ارائه ارزش، و چگونگی حفظ مزیت حاصل از ارزش را پرداخته اند.
با توجه به این دیدگاهها، مدل کسب و کار به عنوان یک چهارچوب جهت تحلیل و توضیح نحوه عملکرد یک کسب و کار و تأثیرگذاری آن در تحویل ارزش به مشتریان و سایر شرکای تجاری مورد استفاده قرار میگیرد.
الگوهای طراحی مدل کسب و کار در مشهد
در این بخش، به شناسایی و بررسی چندین چارچوب مدل کسب و کار از جمله فابر، MAPIT، IDEA، VISOR، FBBM و چارچوب دینامیک پرداخته میشود. آشنایی با هرکدام از این چارچوبها میتواند به درک بهتر موضوع و افزایش دانش در این زمینه کمک کند.
الگوی طراحی فابر و همکاران چیست؟
الگوی طراحی فابر و همکاران یک چارچوب است که برای طراحی مدل کسب و کار در مشهد ارائه شده است. این چارچوب توسط فابر و تیمش ایجاد شده است و به شرکتها این امکان را میدهد که بهترین مدل کسب و کار را با توجه به شرایط بازار و در چهار بُعد خدمات، سازمان، مالی، و فناوری طراحی کنند. در این چارچوب، مساله اصلی که مورد توجه قرار گرفته، فرض است که با توجه به تغییرات رو به گسترش محیط، طراحی مدلهای کسب و کار در حال پیچیدهتر شدن است.
به عنوان مثال، در آینده، هر یک از شرکا باید قادر به انجام وظایف بیشتری باشند تا بتوانند در جایگاهی که قرار میگیرند، به خوبی نقش خود را ایفا کنند. آنها باید توانمندی پرکردن شکافهای موجود را داشته باشند و بتوانند در ارائه عقاید و نظرات کارشناسی مورد نیاز در این صنعت که به طور مداوم در حال تغییر است، با یکدیگر همکاری کنند.
الگوی طراحی MAPIT چیست؟
الگوی طراحی MAPIT یک چارچوب مفهومی است که توسط متلی و پدرسون ارائه شده و از پنج واژه “Market, Actor, Product, Influence, Transaction” گرفته شده است. این الگو به منظور درک شرایط ساختاری، استراتژیها، نقش و وظایف کسب و کار ارائه شده است.
در بُعد بازار این الگو، اطلاعات مورد نیاز بازار (Market)، جوانب فنی و مشخصنمودن حوزه کسب و کار (Actor)، ارزشهای مشتری (Product)، مدلهای هزینه و درآمد و مقیاس و محدوده اقتصادی (Influence) را شامل میشود. بُعد محصول انواع محصولات فیزیکی، اطلاعاتی و خدمات، و پیچیدگی محصول که شامل توانایی متمایزسازی در بازار خرید و تولید آنلاین است را در برمیگیرد. بُعد تأثیر به اثرات حاصل از ارتباطات شبکه، اعتماد حاکم و وابسته، روابط قبلی، روابط شخصی و اطلاعات ناموزون میپردازد. در نهایت، بُعد معاملات به مسائلی مانند ریسک معاملات، استاندارد نمودن معاملات، و تکرار معاملات میپردازد.
این الگو ابزاری کارآمد برای تحلیل و طراحی مدل کسب و کار در مشهد است و میتواند به درک بهتر از ساختار و فعالیتهای کسب و کار کمک کند.
الگوی طراحی IDEA چیست؟
الگوی طراحی IDEA یک چهارچوب مفهومی است که از حروف اول چهار ماژول “Identify, Design, Evaluate, Aggregate” گرفته شده است. این چارچوب پس از بررسی ماژولهای چهارگانه، شناسایی، طراحی، ارزیابی و جمعآوری، مدل کسب و کار را از دو بعد زنجیره ارزش و مالکیت بررسی میکند.
ماژول I شناسایی: در این ماژول، فناوریهای جدید شناسایی و تجزیه و تحلیل شده تا مدلهای کسب و کار جدید بر اساس این فناوریها طراحی شود. این ماژول بر اساس این ایده استوار است که تا زمانی که مفروضات اساسی مکانیسمهای صنعت تغییر نکند، نیازی به تغییر مدلهای کسب و کار نیست.
ماژول D طراحی: در این ماژول، با بهرهگیری از قابلیتهای تغییرات و نوآوری در فناوری، مدلهای کسب و کار جدید طراحی میشوند. در اینجا، تعیین ابعاد و گزینهها، و سپس مرتبطسازی این گزینهها به یکدیگر انجام میشود.
ماژول E ارزیابی : این ماژول بررسی میکند که مدلهای طراحی شده چقدر در بازار موفق خواهند بود و بر اساس عملکرد آنها در سناریوهای فرض شده بازار، ارزیابی میشوند.
ماژول A تجمیع : در این ماژول، مدلهای کسب و کار در زنجیره ارزش جمعآوری و یکپارچه میشوند. این ماژول به دنبال جستجوی فضای جدید از نوآوری برای مدلهای کسب و کار است که به پیروی از فناوریهای جدید ایجاد میشود.
این چهارچوب به تکرار مستمر چهار ماژول برای بهبود درک از صنعت جدید و زنجیره ارزش آن اشاره دارد. به جای تمرکز بر حل یک مشکل واقعی یا یافتن یک راه حل ایدهآل، این چارچوب به دنبال کشف فضای جدید نوآوری برای مدلهای کسب و کار است که توسط فناوریهای جدید به وجود میآید.
الگوی طراحی FBBM چیست؟
الگوی طراحی VISOR، که توسط امرال ساوی ارائه شده است، مبتنی بر اصل مشتری مداری است و پنج عنصر اصلی دارد. این الگو به دنبال یکپارچهسازی رویکردهای مختلف در توسعه مدل کسب و کار است و به مواردی چون تجارب کاربر و فاکتورهای رابطه کاربری توجه دارد. عناصر اصلی این الگو شامل زنجیره ارزش، رابطه کاربری، پلتفرم خدمات، مدل درآمد و مدل سازماندهی هستند. این الگو به منظور ارائه بالاترین ارزش به مشتریان، با استفاده از رویکردی سودآور و مستمر، روش پاسخگویی شرکت به نیازهای پنهان و آشکار مشتریان را تعیین میکند.
به طبقهبندی این الگو، مدل کسب و کار موفقترین مدل است که با هماهنگسازی عناصر الگو، بیشترین ارزش ممکن را به منظور برآورده کردن آرزوها و نیازهای کاربران تا بالاترین حد ممکن فراهم میآورد. از سوی دیگر، این مدل قادر است هزینههای واقعی محسوس و نامحسوس را با استفاده از ترکیب بهینه تجربه رابطه کاربری، پلتفرم خدمات و مدل سازماندهی، تا آخرین حد ممکن کاهش دهد.
الگوی طراحی پویا چیست؟
الگوی طراحی پویا تا حدی شباهت با الگوی فابر دارد، اما تفاوتهای مهمی نیز دارد. در این الگو، تمرکز بر تغییرات محیطی و پویایی آن است که در طول زمان اتفاق میافتد. الگوی طراحی پویا به سازمانها کمک میکند تا با تغییرات در محیط خود همگام شده و بهبودهای مداوم را در مدل کسب و کار خود اعمال کنند.
طراحی خدمات: در این مرحله، ارزش از دید ارائهدهنده و دریافتکننده خدمات مورد توجه قرار میگیرد. این مرحله با هدف غایی شروع میشود که به عنوان نقطه شروع نوآوری عمل میکند. سپس ارزش ارائه شده، ارزش مورد انتظار و ارزش گرفته شده از تجربیات گذشته مشتریان تعیین میشود.
طراحی سازمانی: در این بخش، شبکه ارزش مورد بررسی قرار میگیرد که نقش مهمی در ایجاد ارزش برای مشتریان دارد. این شبکه شامل دستاندرکاران با منابع و قابلیتهای ویژه است که با همکاری در انجام فعالیتهای ارزشی به ایجاد ارزش میپردازند.
طراحی فناوری: در این مرحله، جوانب فناورانه مدل کسب و کار مورد بررسی قرار میگیرد. معماری فنی، زیرساختار، شبکههای دسترسی، پلتفرمهای خدمات، وسایل دسترسی کاربر نهایی، برنامههای کاربردی، داده، و کارکرد فناوری از جمله متغیرهای اصلی هستند.
به طور خلاصه، الگوی طراحی پویا با تمرکز بر پویایی محیطی سعی در ایجاد مدل کسب و کاری دارد که با تغییرات محیطی همگام شده و قابلیت سازگاری و بهبود مستمر را دارا باشد.
بوم مدل کسب و کار در مشهد
بوم مدل کسب و کار (BMC) یک ابزار است که برای خلق ایدههای جدید و بررسی مداوم آنها استفاده میشود. این مدل توسط الکساندر اوستروالدر معرفی شد و ابتدا به نام “هستی شناسی کسب و کار” شناخته میشد. در این مدل، یک تصویر جامع از ایدهها و فعالیتهای کسب و کار ساخته میشود و این تصویر به صورت واضح و روشن توضیح میدهد که چه کارهایی باید انجام شود. هر بوم از ۹ جزء تشکیل شده است:
• کانالها
• منابع کلیدی
• ساختار هزینه
• ارتباط با مشتری
• بخشهای مشتری
• جریانهای درآمدی
• فعالیتهای کلیدی
• مشارکتهای کلیدی
• ارزشهای پیشنهادی
نتیجه گیری
در شرایط فعلی جهانی با رقابت شدید، بنگاههای اقتصادی باید با تطابق به شرایط موجود و تدوین استراتژی، طرح و مدل کسب و کار، به رقابت پرداخته و زنده بمانند. در این مقاله، نظرات صاحبنظران درباره مفهوم کسب و کار، مدل کسب و کار در مشهد و ارتباط آن با طرح و استراتژی مورد بررسی قرار گرفته و دلایل اهمیت مدل کسب و کار و نقش آن در بهبود مدیریت و استراتژیک کسب و کار مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
مدل کسب و کار از طریق ایجاد درک مشترک از منطق کسب و کار، امکان تجزیه و تحلیل دقیق تری از فرایندها و فعالیتهای کسب و کار فراهم میکند. این اقدام بهبود مستقیم در مدیریت کسب و کار و ایجاد چشمانداز روشن و حق امتیاز انحصاری به همراه دارد. اهمیت مدل کسب و کار نه تنها در حفظ و بهبود موقعیت شرکت در بازارهای داخلی و جهانی بلکه در ورود به بازارهای جدید نیز آشکار میشود.
تحقیق انجام شده، با مسیری جدید در طراحی مدل کسب و کار در مشهد، یک نگاه نوین به موضوعات مرتبط با کسب و کار ارائه میدهد. در پایان، به شرکتهای فناوری بنیان کشور توصیه میشود که با مطالعه و بررسی الگوها و با در نظر گرفتن شرایط بومی، الگویی که بیشترین تطابق با شرایط داخلی دارد را انتخاب و مدل کسب و کار خود را بهروزرسانی نمایند.